الگوی مدیریت سود درچرخه عمر شرکت
الگوی مدیریت سود در چرخه عمر شرکت از موضوعات چالش برانگیزی است که همواره از سوی نهادهای ناظر و محققان مورد توجه بوده است. الگوی مدیریت سود در چرخه عمر شرکت از شاخص ها مهم برای ارزیابی عملکرد شرکت محسوب می شود. سرمایه گذاران برای تزریق منابع مالی به شرکت ها به مدیریت سود و چرخه عمر شرکت توجه بسیار داشته و با تکیه بر این اطلاعات، تصمیمات اساسی برای همکاری یا عدم همکاری با شرکت را میگیرند.
موجودات زنده از زمانی که متولد می شوند تا وقتی به رشد و کمال می رسند و در نهایت پیر می شوند، نوعی چرخه عمر را تجربه میکنند. بنگاه های اقتصادی نیز مانند همه موجودات زنده دارای چرخه عمر هستند. چرخه عمر شرکت ها و بنگاه های اقتصادی نیز دارای مراحل مختلفی است که از تولد و ظهور گرفته تا رشد و بلوغ و در نهایت مرحله افول و سکون را شامل میشود.
مجموعه اتفاقاتی که باعث تولید یک محصول از مراحل اولیه تولید تا محصول نهایی می شود، چرخه عمر شرکت گفته می شود. محصولی که مراحل رشد را طی کرده تا از ماده اولیه به محصول بالغ تبدیل شده و به تولید انبوه برسد، تا زمانی که با کاهش تولید روبرو می شود در چرخه تولید یا همان چرخه عمر قرار دارد. چرخه عمر شرکت در هر مرحله دارای ویژگیهای متفاوتی است.
مرحله اول، مرحله ظهور یا تولد:
دارایی ها و جریان های نقدی شرکت در مرحله تولد چون در سطح پایینی قرار دارند و از سوی دیگر چون شرکت ها برای رسیدن به اهداف خود نیاز به نقدینگی بالایی دارند، تلاش میکنند تا با اطلاع رسانی میزان سهم خود را در بازار افزایش دهند. مدیران شرکت ها در این مرحله سطح سود شرکت را در کوتاه مدت میزان بیشتری برآورد می کنند. البته این افزایش سود از طریق اقلام تعهدی است، چون باور مدیران شرکت بر این است عملکرد آتی شرکت در بلند مدت رسیدن به این سطح از سود است تا بتوانند در بازار پذیرفته شوند و یا سهم بازار خود را افزایش دهند.
مرحله دوم، مرحله رشد شرکت:
شرکت هایی که از مرحله اول گذر کرده اند، نیازمند تأمین مالی داخلی و خارجی برای توسعه عملیات خود هستند. در این مرحله واحدهای تجاری عموماً به دنبال توسعه شرکت هستند تا سرمایه بیشتری برای رسیدن به اهداف بلند مدت خود به دست بیاورند.
مرحله سوم، مرحله بلوغ:
مدیران شرکت هایی که در مرحله بلوغ قرار دارند، انگیزه کافی را برای به دست آوردن سود از طریق فعالیتهای واقعی دارند. در این مرحله ظرفیت سرمایه گذاری شرکت، پاسخگوی نیاز بازار بوده و ورود نقدینگی به شرکت در بالاترین حد قرار دارد. در این مرحله تأمین مالی شرکت متکی به فعالیت های درون سازمانی است.
مدیران در این مرحله با انگیزه و اختیارات کافی که دارند میتوانند بستر مناسبی برای سود آوری بیشتر را فراهم کنند. دارایی های شرکت در مرحله بلوغ بیشتر از مرحله رشد است و وجوه نقدنیز از طریق منابع داخلی شرکت تامین می شود.
مرحله چهارم، مرحله افول:
در مرحله افول مدیران شرکتها اقدام به کاهش سرمایه و تغییر ساختار میکنند. کاهش فروش با جایگزینی فناوری محصولات همراه است. مدیران در این مرحله اختیارات زیادی برای افزایش فعالیت های واهی ندارند. شرکت هایی که در مرحله افول هستند فرصتی برای رشد ندارند و شاخص سودآوری و نقدینگی شرکت و نیز انجام تعهدات شرکت روند نزولی داشته و شرکت شرایط رقابتی دشوارتری را میگذراند.
هر شرکت در طول دوران های مختلف از عمر خود از نظر مالی و اقتصادی درجایگاه های متفاوتی قرار دارد و در هر مرحله ملزم به پیش گرفتن رفتار و روشهای ویژه ای است. رفتار مدیران شرکت برای افشا اطلاعات و نیز چگونگی مدیریت سود شرکت، بستگی به این دارد که شرکت کدام مرحله از چرخه عمر خود را میگذراند.
مدیران شرکت ها در طول چرخه عمر خود باید تصمیمات متفاوت و مهمی بگیرند. از جمله تصمیم مهم، سرمایه گذاری وتصمیم برای چگونگی تأمین مالی شرکت است.
چرخه عمر شرکت با سود آوری و محتوای اطلاعاتی آن رابطه مستقیم دارد. فعالان بازار اقتصادی با توجه به این شرکت در کدام مرحله از چرخه عمرخود قرار دارد، رفتارهای مالی و اقتصادی شرکت را بررسی کرده و عملکرد شرکت را از نظر میزان سود آوری و رفتار مدیریت در افشا اطلاعات و اعمال مدیریت سود، مورد راستی آزمایی قرار می دهند.
شرکت هایی که در مرحله ظهور و افول هستند در مقایسه با شرکت هایی که در مرحله رشد و بلوغ هستند مدیریت سود برایشان از طریق اقلام تعهدی معنادارتر است. هزینه شرکت هایی که در مرحله رشد و بلوغ هستند در مقایسه با شرکت که مرحله ظهور و افول را می گذرانند رفتار چسبنده ای دارند. رشد شرکت هایی که درمرحله بلوغ و رشد هستند با مدیریت سود به وسیله اقلام تعهدی رابطه مثبت دارند.
به طور کلی شرکت ها در مرحله ظهور بیشتر از منابع داخلی و در قدم بعدی از طریق استقراض و در نهایت از منابع خارجی و انتشار سهام منابع مالی خود را تأمین میکنند. شرکت ها نوپا بیشتر از فروش سهام برای افزایش منابع مالی خود استفاده می کنند.
شرکت های بالغ کمتر به دنبال استقراض هستند. چون دوران ریسک را سپری کرده و ترجیح می دهند نیازهای مالی خود را از طریق بدهی یا دریافت وام تامین کنند. این کار هزینه کمتری نسبت به تأمین مالی از طریق افزایش سرمایه دارد.
مدیریت سود با استفاده ازمدل تعدیل شده جونز (دیچو وهمکاران) نوعی دخالت عمدی است که در فرآیند گزارشگری مالی خارجی با هدف دسترسی به منافع شخصی صورت میگیرد. در واقع مدیریت سود عملی است که نشان می دهد سود گزارش شده توسط مدیران به جای نشان دادن عملکرد بنیادی شرکت خواسته های مدیریت را نشان می دهد. از مدیریت سود برای گمراه کردن سهامداران درباره عملکرد شرکت استفاده می شود.
به عبارت بهتر در مدیریت سود، مدیران شرکت از قضاوت های شخصی خود برای گزارش های مالی در ساختار مبادلات استفاده میکنند طوری که گزارش های مالی را تغییر داده و از تاثیر آن بر نتایج قراردادهایی که به اعداد و ارقام حسابداری مربوط میشود، استفاده میکنند. در واقع مدیریت سود نوعی گزارشگری مالی است که با توجه به محدودیت های اصول حسابداری، دست یابی به سطح مورد نظر سود را نشان می دهد.
مدیریت سود از دوطریق امکان پذیر است.
1. مدیریت سود به شیوه اقلام تعهدی، مدیران با استفاده از اختیاران خود با استفاده از اقلام تعهدی آرایش حسابداری مورد نظر خود را مطابق اهداف مطلوب چینش میکنند. در این روش برای رسیدن به سود از روشهای متأثر از انتخاب روشهای حسابداری مناسب استفاده میکنند.
2. مدیریت سود از طریق فعالیت های واقعی، دستکاری فعالیت های واقعی شرکت توسط مدیران در طول یک سال مالی با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری برای رسیدن به سود مورد نظر در پایان سال مالی است. دستکاری هزینه های واقعی مزایا و معایب خود را دارد.
موسسه مالیات ها شما را به خواندن مقاله قانون نحوه رسیدگی به صورت حساب های غیر واقعی دعوت می نماید.