منظور از سیاست تقسیم سود، پرداخت بخشی از درآمد شرکت یا سازمان به صورت نقد به سهامداران است. این روش از قدیمیترین شیوه های انتقال بازدهی سود شرکت به سهامداران است. برای آشنایی با سیاست تقسیم سود، چگونگی اجرا و روش های پرداخت ما را تا پایان همراهی کنید.
طبق قانون تجارت، سود خالص شرکت از درآمد شرکت در همان سال پس از کسر هزینهها، استهلاک و ذخیره ها به دست می آید. سیاست تقسیم سود، تقسیم سود نقدی آن بخش از عایدی شرکت است که به سهامداران به صورت نقدی پرداخت میشود. تقسیم سود شرکت اهمیت زیادی دارد چون علاوه بر آنکه یک وظیفه قانونی و تعهدی به سهامداران است، تأثیر مستقیم بر سرمایه گذاری های آینده شرکت دارد.
به عبارت دیگر سهامداران همیشه به امید تقسیم سود در شرکت سرمایه گذاری می کنند. برای همین مدیران باید با هدف بیشتر کردن سرمایه های شرکت، فرصتهای مختلف سودآوری را فراهم نمایند. با توجه به موارد ذکر شده تصمیمات تقسیم سود که از سوی مدیران شرکت اتخاذ میشود بسیار اساسی و مهم است.
افزایش سود سهامداران از دو طریق زیر امکان پذیر می باشد.
1) افزایش قیمت سهام خریداری شده:
یکی از راه های کسب ثروت از محل افزایش قیمت سهام خریداری شده است. به این روش که کسب عایدی سرمایه نیز گفته می شود، کسی که سهام شرکت را به مبلغ مشخصی خریده پس از گذشت زمان و افزایش قیمت آن سهام را به مبلغی بیشتر از آنچه خریده را به فروش برساند.
2) افزایش سود سهام خریداری شده توسط شرکت:
در این روش خریداری نقشی نداشته و سیاستهایی که مدیران شرکت در بورس و فرابورس انجام میدهند برایشان سودی به دنبال آورده که آن را میان سهامداران تقسیم میکنند.
از آنجا که نتیجه عملکرد شرکت در صورتهای مالی بیانگر وضعیت شرکت مبنی بر سوددهی یا زیان دهی است؛ بنابراین بررسی صورتهای مالی از نظر سهامداران اهمیت زیادی دارد.
مطابق ماده ۲۳۷ و ۲۳۸ قانون تجارت سود خالص شرکت، سودی است که از درآمد شرکت منهای هزینه استهلاک و ذخیره ها به دست آمده است.
اما منظور از سود قابل تقسیم، سودی است که اولاً زیان انباشته احتمالی سال های قبل از آن کسر شده باشد، دوماً اندوخته قانونی و اندوخته های اختیاری از آن کسر شود ودر نهایت باقیمانده سود قابل تقسیم است
سود انباشته، سود خالص شرکت پس از پرداخت سود به سهامدارن است.
یکی از مواردی که در سیاست تقسیم سود اهمیت زیادی دارد سود انباشته است. زمانی می توان از سود انباشته استفاده کرد که شرکت دارای محدودیت های زیر باشد:
این قوانین به چند بخش ذیل تقسیم می شوند.
سیاست تقسیم سود در شرکت های مختلف، براساس تصمیمات مجمع عمومی و میزان سودآوری شرکت تعیین می شود که شامل روش های زیراست:
یکی دیگر از سیاستهای تقسیم سود پرداخت سود به صورت نقد است. این فرآیند پرداخت سود دارای ۴ مولفه است:
سیاست تقسیم سود هدف اصلی واحدهای تجاری است. در واقع شرکت و واحدهای تجاری برای کسب سود بیشتر و افزایش ثروت سهامداران سیاست های موثری برای تقسیم سود در نظر می گیرند که به شرح زیر است.
سهامداران با امید دریافت سود مستمر و یا سالانه سهام شرکتی را خریداری میکنند و به دنبال منفعتی از افزایش قیمت سهام خریداری شده هستند. اگر شرکتی سیاست با ثبات تقسیم سود در نظر بگیرد آنهایی که هدفشان دریافت سود است با خرید سهام و هدف میرسند.
بعضی شرکتها نیز در هر سال مبلغی مشخص به عنوان سود پرداخت میکنند. این گونه شرکتها با توجه به تورم موجود در جامعه میزان نرخ سود را افزایش میدهند.
بخشی از مقررات به مدیران شرکت ها اجازه نمیدهند به شیوههایی که مایل هستند، سود را تعیین و پرداخت نمایند به طور مثال در قرارداد وام محدودیت هایی برای شرکتها وجود دارد که به سهامداران و صاحبان شرکت اجازه نمیدهد سود به دست آمده را میان سهامداران تقسیم کنند گاهی حتی شرکتها مجبور هستند سود تقسیمی را کاهش دهند.
قوانین حاکم بر سهام ممتاز صاحبان شرکت را مجبور میکند تا زمانی که سود سهامداران ممتاز را پرداخت نکند، اجازه پرداخت سود سهام داران عادی را نداشته باشند.
یکی از اصولی که هنگام تدوین سیاست تقسیم سود تقسیم در نظر گرفته می شود، انعطاف پذیری در تأمین مالی شرکت است. یعنی شرکت تا سقف مشخصی اجازه دارد برای تامین مالی قرض بگیرد. در صورتی که بدهی شرکت بالا رود، دیگر قادر نخواهد بود در سال های بعد از طریق قرض کردن منابع مالی خود را تأمین نماید.
برای تامین منابع مالی باید از طریق انتشار سهام عادی یا افزایش سرمایه از محل سود انباشته اقدام کنید تا بتوانید به پشتوانه آن در سالهای آینده استقلال مالی بیشتری داشته باشید.
بر اساس سیاست تقسیم سود باقیمانده، زمانی که ترکیب ساختار سرمایه شرکت مشخص باشد باید سهم مشخصی از سرمایه از محل نگهداری سود شرکت تامین شده و باقی مانده آن به صاحبان سهام پرداخت شود.
موسسه مالیات ها شما را به خواندن مقاله ضمانت نامه های بانکی چیست دعوت می نماید.